روح و روان این گروه از مردم شدیدا در معرض خطر است
به گزارش تهران بهشت؛ در یکی از محلات تهران در یک کوچه بنبست، ساکنان 12 واحد یک مجتمع مسکونی، سالهای زیادی در سکوت و آرامش زندگی میکردند تا این که مستأجر جدیدی به جمع آنها اضافه شد و ورق را برگرداند. همسایه جدید یک خانواده دو نفری است اما صدای جیغ و داد دعواهای گاه و بیگاه آنها، صدای ناشی از باز و بسته کردن درِ ورودی و پارکینگ مجتمع و کوبیدن درِ آسانسور در ساعات مختلف روز و شب و میهمانیهای شبانه و پرهیاهوی آنها در روزهای آخر هفته و ایام تعطیلات به یک چالش همیشگی برای ساکنان آن مجتمع تبدیل شده است.
مشکل خانوادهای که در طبقه همکف یک ساختمان ششواحدی در شهر اصفهان زندگی میکنند از جنس دیگری است. همسایه بالایی دو پسربچه بازیگوش دارد که ساعات زیادی از روز و حتی شب در خانه توپبازی میکنند و میدوند. تذکرهای چندباره و خواهش و تمناها فایدهای ندارد. پدر این خانواده میگوید نمیتوانم به بچههایم بگویم بازی نکنند تا شما آسوده باشید!
فریبا بهخاطر شغلی که پیدا کرده از شهرستان به مرکز استان کرمان آمده است. او که خانهای را در یک مجتمع اجاره کرده بود تا بهتنهایی آنجا زندگی کند میگوید: در واحد روبهرویی من رفتوآمدها زیاد و بساط مهمانیها همیشه پهن بود. یک شب مجبور شدم بهخاطر صدای بلند موسیقی و گپوگفت میهمانان جشن تولد همسایه روبهرویی تا نزدیکیهای صبح با سردرد شدید بیدار بمانم. صبح که شد، از محل کارم مرخصی گرفتم، به صاحبخانه تلفن کردم و گفتم قرارداد را فسخ میکنم. فسخ این قرارداد علاوه بر زحمت و استرس پیدا کردن خانه جدید و اسبابکشی دوباره، برایم خسارتبار هم بود اما هرچه بود از زندگی در آن جهنم بهتر بود!
بنا به دلایل متعدد، بیش از نیم قرن است که زندگی شهرنشینی بسیاری از ما را از خانههای حیاطدار با اتاقهای تودرتو، به سکونت در واحدهایی درهمفشرده روانه کرده که از اتاق خواب آن تا پذیرایی خانه همسایه تنها چند سانتیمتر فاصله است. درهای خانهها گاهی دوشادوش هم قرار گرفته و راهپله و ورودی و آسانسور و پارکینگ هم با تعداد زیادی از افراد دیگر مشترک است. شکل جدید زندگی در واحدهای کوچک و با همسایگانی که گاهی حتی یکبار هم اسم شهر زادگاهشان را نشنیدهایم ما را در موقعیت تازهای از زندگی اجتماعی قرار داده که بیچالش هم نبوده است.
سبک جدید زندگی
محمدمهدی حمزهپور، کارشناس و فعال فرهنگی با اذعان به این که فرهنگ آپارتماننشینی در کشور چندان رواج پیدا نکرده، میگوید: فرهنگ آپارتماننشینی در یک تعریف ساده، رعایت یکسری مقررات در خانهها و مجتمعهای مسکونی است تا ساکنان آن زندگی و روابط اجتماعی بهتری داشته باشند اما متأسفانه برخی از شهروندان این مقررات را رعایت نمیکنند و چالشهای زیادی برای خود و دیگران به وجود میآورند.
این مشکلات، زندگی در آپارتمانهای چندواحدی را برای بسیاری از شهروندان سختتر کرده و بهداشت روانی آنها را در معرض خطر قرار داده است.
جامعه ما در حال گذر از فرهنگ سنتی به مدرن با سبک زندگی متفاوتی روبهرو شده که زندگی با تعداد زیادی از همسایگان غریبه در یک ساختمان از جمله این تغییرات است. در این موقعیت جدید باید یکسری از رفتارهای گذشته را کنار بگذاریم و خود را با مقررات جدید وفق بدهیم. وقتی آپارتماننشین هستیم باید بپذیریم که دیگر مثل خانههای ویلایی نمیتوانیم جیغ و داد و سروصدا داشته باشیم یا با صدای بلند به موسیقی گوش بدهیم یا هر ساعتی خواستیم اسبابکشی کنیم یا هرگونه آشپزی که خواستیم انجام بدهیم و دود و بو در ساختمان به وجود بیاوریم یا هر ساعتی از شبانهروز مهمان دعوت کنیم. جمله معروف «چهاردیواری اختیاری» در زندگی آپارتمانی معنایی ندارد، باید آن را فراموش کنیم و خود را با سبک جدید زندگی مدرن وفق دهیم.
ترویج فرهنگ آپارتماننشینی
حمزهپور با یادآوری این که خانه مکانی برای آرامش انسان و ذخیره انرژی برای انجام کارهای روزمره است، میگوید: وقتی محیط زندگی مطلوب باشد ثبات روحی و آرامش فکری ساکنان را بهدنبال دارد و آنها میتوانند با روحیه بهتری، زندگی شغلی و اجتماعی و شخصی خود را پیش ببرند؛ به خصوص در دوران کنونی که بسیاری از مشاغل دورکار یا بهصورت کار در منزل هستند.
با وجود اهمیتی که فرهنگ آپارتماننشینی دارد برخی از افراد به آن توجهی ندارند. وضعیت به گونهای شده که گاهی حتی آب و برق برخی مجتمعها قطع میشود، چون بعضی از همسایگان سهم خود را پرداخت نمیکنند!
مدیر ساختمان، اعضای هیأت مدیره مجتمعها و شهرداریها میتوانند در افزایش آگاهی شهروندان نقش بسیار مؤثری داشته باشند. گاهی با تذکر برخی نکات ساده و کوچک از سوی مدیر یک ساختمان یا مجتمع، رضایت همه ساکنان ایجاد میشود.
آموزش جدی مسائل مرتبط با فرهنگ شهروندی از جمله وظایف مهم سازمان فرهنگی شهرداریهاست که به نظر میرسد در بسیاری از شهرهای کشور مورد غفلت قرار گرفته یا در حدی که نیاز بوده به آن پرداخته نشده است. در ابتدای امر شاید همه ما شهرنشین باشیم ولی تا وقتی که آموزشهای لازم را ندیده و به هنجارهای زندگی شهری توجه نداشته باشیم نمیتوانیم بگوییم شهروند هستیم.
در کنار آموزش مباحثی در زمینه تفکیک زباله و بازیافت و آموزش فرهنگ ترافیکی و... آموزش برای ارتقای فرهنگ آپارتماننشینی نیز یک ضرورت است. نهادهای فرهنگی و شهرداریها باید این موضوع را بیش از همیشه جدی بگیرند، چرا که بهدلیل شرایط اقتصادی و کمبود زمین و افزایش مهاجرت به شهرها، روند آپارتمانسازی و آپارتماننشینی در بسیاری از شهرهای کشور رو به افزایش گذاشته است.
شهرداریها میتوانند در این زمینه بسیار نقشآفرین باشند. آموزشهای مربوط به آپارتماننشینی از طریق بیلبوردها و تابلوهای سطح شهر و بروشورها باید در مقیاس گسترده به شهروندان اطلاعرسانی شود. حتی اگر نیاز باشد میتوان مشوقهایی برای ساکنان مجتمعهای آپارتمانی در نظر گرفت تا قوانین و مقررات را بهتر و با وسواس بیشتری رعایت کنند.
حمزهپور به نقش زیرساختهای شهری در افزایش کیفیت زندگی آپارتماننشینی نیز اشاره میکند: احداث فضای سبز مناسب و مراکز خرید بزرگ در کنار مجتمعهای مسکونی و در محلههایی که آپارتمانهای زیادی دارند میتواند شرایطی را رقم بزند که شهروندان، زندگی سالم و آرام و رضایتبخشی داشته باشند.
معماری و آسایش
جواد ابراهیمی، معمار و مدرس دانشگاه درباره نقش معماری در ارتقای کیفیت زندگی شهروندان در مجتمعها و آپارتمانها میگوید: معماری در سطح جهانی و در لابراتوارهای پیشرفته بهطور مداوم در حال دگرگونی و رشد است و تلاش میکند از طریق شاخههای مطالعاتی میاندانشی از جمله معماری و علوم اعصاب، معماری و روانشناسی، معماری و میکروبشناسی و... با شناسایی عوامل مؤثر کشفنشده در آسایش و آرامش فردی و اجتماعی نقش خود را در زندگی ارتقا دهد.
در شکلگیری و تکامل فرهنگ آپارتمانسازی نیز معمار باید همگام با تغییرات جامعه و پیشرفت دانش و تکنولوژی و توجه به محیط زیست عمل کند.
عضو هیأت موسس کانون کشوری مهندسان معمار ایران تأکید میکند: لازم است که معمار زمانه خود باشیم. ما معماران میتوانیم با درک تغییرات و تحولات جامعه پاسخگوی نیازهای جدید مردم بوده و بر کیفیت زندگی در محیط پیرامون خود تأثیر بگذاریم.
ارسال نظر