همه چیز درباره اعتراضات ضداسرائیلی دانشجویان آمریکایی
به گزارش تهران بهشت؛ «فریاد دانشجویان امریکا» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم داوود سلیمانی است که در آن آمده:
موج اخیر اعتراضات ضدصهیونیستی در دانشگاههای غرب را میتوان با جنبش دانشجویی ضدجنگ ویتنام در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در کشورهای غربی مثل امریکا، آلمان و فرانسه در اعتراض به جنگ ویتنام دانست. جنبشی که به لحاظ فراگیری بیشباهت به جنبش والاستریت و جنبش ضد آپارتاید دهه ۱۹۸۰ نیست که در آن دانشجویان شرکتهایی را که با آفریقای جنوبی عصر آپارتاید، تجارت داشتند، هدف قرار دادند و در نهایت بیش از 15 دانشگاه و دانشکده را وادار به قطع سرمایهگذاری با این کشور کردند. هر چند برخی مانند لورن لاسابه شپرد، استاد تاریخ در دانشگاه نیواورلئان میگوید که اعتراضات طرفداران فلسطین به سطح التهاب و خشونت تظاهرات ضدجنگ ویتنام در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ نرسیده و با فشار برای سرنگونی حکومت همراه نبوده است.
شکلگیری جنبش اعتراضی دانشجویان ایالات متحده امریکا، از دانشگاه کلمبیا در اعتراض به جنایات رژیم صهیونیستی آغاز و طی دو سه هفته فراگیر شد. با این حال فراخواندن پلیس برای مقابله با دانشجویان منجر به تشدید خشونت در برخی از دانشگاهها و جمعآوری چادرها و دستگیری و ضرب و جرح و زندانی کردن و محرومیت از تحصیل برخی از آنان شد. در ادامه میتوان ابعاد، چرایی و اهداف این جنبش اعتراضی را – ولو به اختصار – توضیح داد.
وسعت جنبش
دامنه این اعتراضات طی هفتههای گذشته به بیش از 49 دانشگاه دیگر در سرتاسر امریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی مانند: استرالیا: (دانشگاههای ملبورن و سیدنی)؛ کانادا: (دانشگاههای مکگیل و کنکوردیا)؛ فرانسه: (موسسه مطالعات سیاسی پاریس و دانشگاه سوربن)؛ ایتالیا: (دانشگاه ساپینزا)؛ انگلستان: (دانشگاههای لیدز، کالج لندن و دانشگاه وارویک) کشیده شد. گستردگی این جنبش نشانگر خشم دانشجویان امریکا و اروپا از وسعت جنایات ضدبشری رژیم حاکم بر اسراییل و حامیان امریکایی – اروپایی اوست.
علت جنبش
یکی از علل اساسی جنبش ریشه در شرکت جنایتآمیز رژیم امریکا درکشتار غزه و حمایت و پشتیبانی مادی و معنوی از رژیم آپارتاید اسراییل دارد که با وجدان و فطرت پاک انسانها از هر مرام و عقیدهای در تضاد و تعارض افتاده است و از آنجا که دولتهای حامی اعم از امریکا و اروپا و شورای امنیت، نسبت به این کشتار و ظلم فاحش در جهت حل مشکل، عکسالعمل مثبتی نداشتهاند، بلکه تمام لجستیک مورد نیاز رژیم صهیونیستی را با توجه به لابی قوی آنها در ایالات متحده و اروپا تامین کرددهاند. دانشجویان و فطرتهای پاکی که این ظلم آشکار را بر نمیتابند، دست به اعتراض زدهاند تا حاکمیت را به تجدید نظر در سیاستهای حمایتی خود به اسراییل وادار کنند. لذا این امر و به ویژه حمایتهای «جو بایدن» رییسجمهور دموکرات امریکا از رژیم صهیونیستی و ظلم فاحش به مردم غزه، وجدان انسانی دانشجویان را جریحهدار و به اعتراض وا داشته است.
دیگر از علتهای این جنبش را میتوان در نوع خواسته اصلی جنبش جستوجو کرد. با مطالعه آرا و نظریات گوناگونی که درباره خواستههای دانشجویان توسط تحلیلگران مسائل سیاسی در داخل و خارج امریکا، ابراز شده، میتوان این خواسته مرکزی دانشجویان را حول حمایت موسسات آموزشی و دانشگاههای دولتی و خصوصی از رژیم آپارتاید اسراییل دانست. از آنجا که دانشگاهها در امریکا و اروپا عموما دارای موقوفههایی هستند که محل درآمد و سرمایهگذاری آنهاست، دانشجویان خواستار قطع روابط مالی با رژیمی هستند که به هیچ یک از قواعد بینالمللی و حقوق بشر پایبند نبوده و حمایتهای مالی دانشگاهها را صرف روایتی انسان ستیزانه از قوم یهود میکند که حتی خشم یهودیانی که روایت نژادپرستانه صهیونیستها را قبول ندارند، برانگیخته است. فعالان دانشجویی میگویند که شرکتهایی که در داخل اسراییل یا با آن کشور تجارت میکنند، در جنگ جاری اسراییل در غزه شریک هستند. چنانکه دانشجویان آغازگر جنبش در دانشگاه کلمبیا، از دانشگاه خواسته بودند که به سرمایهگذاریهای خود در شرکتهای بزرگی همچون گوگل و آمازون، به ارزش بیش از یک میلیارد و 200 میلیون دلار در زمینه رایانش ابری با تلآویو پایان بدهد. نکته قابل توجه اینکه اموال وقفی کالجها و دانشگاههای امریکایی، ارزشی معادل صدها میلیارد دلار دارند. برای مثال، اموال موقوفه دانشگاه کلمبیا در سال ۲۰۲۳ میلادی، به رقم ۱۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار رسید. اکنون و در جریان حدود ۶ ماه جنگ در غزه، اعتراضات دانشگاهی بر دو موضوع متمرکز شده است، نخست اینکه چه کسی موقوفات دانشگاهی را کنترل میکند؟ و نکته دیگر اینکه چگونه تصمیمات مربوط به این سرمایهگذاریها گرفته میشود؟ بنا به گفته یک تحلیلگر انگلیسی (دیوید هرست) دانشجویان دانشگاه ییل، از این دانشگاه مطالبه کردهاند سرمایهگذاری در همه شرکتهای تولید تسلیحاتی را که به حمله اسراییل به فلسطین کمک میکنند، قطع کنند. دانشگاه ییل دارای ساز و کار تبادل دانشجو با هفت دانشگاه اسراییلی است. هاروارد برنامههای مشترکی را با سه مورد از این دانشگاهها داشته در حالی که دانشگاه کلمبیا روابطی را با چهار مورد از آنها دارد.
باید دانست که گروههای حامی فلسطینیان در دانشگاهها، سالهاست که خواهان حمایت از جنبش بیدیاس (BDS) (انزوا، عدم سرمایهگذاری و تحریم) به عنوان راهی برای مقابله با اسراییل هستند. آنها میگویند: دانشگاه میتواند با دانشگاههایی که جنبش بایکوت، واگذاری و تحریم (BDS) را قبول دارند، کار کرده و انتخابهای متفاوتی انجام بدهد تا به ما این امکان را بدهد که وقف آزاد داشته باشیم. یعنی جایی که بدانیم پول ما به کجا میرود. خود این امر حاکی از عدم شفافیت عملکرد مالی موقوفههای دانشگاهها در سرمایهگذاریها در اسراییل نیز هست. چنانکه گفته شده: دانشجویان دانشگاه پومونا، در ماه فوریه (بهمن) به تصویب یک همهپرسی رای دادند که شامل درخواستهایی از دانشگاه برای افشای هرگونه سرمایهگذاری در تولید سلاح یا شرکتهایی بود که از سیستم «آپارتاید» در اسراییل سود میبرند. درخواست معترضان به رد کمک شرکتهای مرتبط با اسلحهسازی برای ارتش اسراییل است. البته دانشگاه از قبول درخواست دانشجویان برای خودداری از سرمایهگذاری در شرکتهایی که با ساخت و فروش تسلیحات به اسراییل ارتباط دارند خودداری کرده اما گفته است که درخواست دانشجویان برای راهاندازی کمیته بررسی سرمایهگذاریهای دانشگاه و شفافیت در مورد عملکرد حدود 14 میلیارد دلار موقوفات آن را پذیرفته است. مراد از ذکر نمونههای یاد شده آن است که یکی از علل اصلی جنبش اعتراضی دانشجویان امریکا و اروپا، کمک حکومتهایشان به شکل سیستماتیک به اسراییل، به ویژه در نسلکشی و جنایات علیه بشریت در نوار غزه، در تداوم جنایات گذشته است.
حقیقت حقوق بشر
در این رابطه خوب است که نگاهی به تیتر برخی از اخبار خارجی و انعکاس بینالمللی آن داشته باشیم:
– بیش از ۱۷۰۰ معترض دانشجوی حامی فلسطین طی دو هفته گذشته در دانشگاههای سراسر ایالات متحده از جمله «دانشگاه تگزاس» در آستین، «دانشگاه چاپل هیل» کارولینای شمالی، «دانشگاه پلی تکنیک ایالتی کالیفرنیا» در هامبولت و دیگر مراکز دانشگاهی دستگیر شدهاند.
– برخی از دانشجویان بر اثر شلیک گلوله از صورت، چشم و پا مصدوم شدهاند.
– در جریان اعتراضات روزهای گذشته در ایالات متحده صدها دانشجو و برخی استادان دانشگاههای مختلف این کشور بازداشت شدهاند.
-این اعتراضات در بسیاری از دانشگاهها به خشونت کشیده شده است چون ماموران پلیس و گارد ملی و ایالتی با مداخله خشونتبار به دنبال برچیدن پادرهای تحصن دانشجویان برآمدهاند.
– همچنین تعدادی (نامعین) از دانشجویان دانشگاههای امریکا نیز تعلیق، مشروط و در موارد نادری از دانشگاه اخراج شدهاند.
بنابراین، این سخن درستی است که محور حقوق بشر در امریکا با منافع و امنیت رژیم صهیونیستی گره خورده است؛ زیرا اگر چنین نبود، حمایت سیستماتیک نظام امریکا از اسراییل در ابعاد متنوع سیاسی دیپلماسی (که وتوهای آن در شورای امنیت حاکی از آن است) صورت نمیگرفت. زیرا در بعد نظامی، لجستیک و سلاحهای وی در خدمت اسراییل است و در بعد مالی، حمایتهای چند ده میلیارد دلاری از این رژیم جریان دارد و در حوزه سرمایهگذاریها، نهادهای دولتی و خصوصی ازجمله دانشگاهها در اسراییل یا با شرکتهای اسراییلی، در سطح بالایی قراردادهای سرمایهگذاری دارند که همگی نشاندهنده لابی قوی صهیونیستها در سیاستگذاریهای کلان امریکا است.
بنابراین حقوق بشر تا جایی محترم است که جلوی جنایات رژیم صهیونیستی و ظالم، امثال نتانیاهو و احزاب تندرو و موثر در اسراییل را نگیرد. از این رو است که ژست حقوق بشری امریکا و ادعای آزادی و دموکراسی وی در این صحنهها رنگ میبازد و دست آنان را بیش از پیش رو میکند. ظاهرا در این ماجرا، حقوق بشر تا جایی رعایت میشود که خط قرمزهای امریکا – یعنی امنیت اسراییل – به خطر نیفتد. بیدلیل نیست آنجا که تمامی اعضای شورای امنیت به نفع فلسطین و غزه رای میدهند، امریکا از حق وتوی خود استفاده میکند.
موضع غیرقابل قبول دولت امریکا
تاثیر جنبش دانشجویی در مورد ویتنام و آفریقا چنان که در مقدمه ذکر آن رفت، به دلیل عمق جنبش و اعتراض فراگیر، توانست تاثیر خود را بگذارد. اگر این جنبش بتواند بیش از پیش تعمیق شود دیگر این سخن رییسجمهور امریکا که «این اعتراضات منجر به تغییر سیاست آنها در خاورمیانه نخواهد شد» رنگ خواهد باخت، زیرا که این حرکت دامن اروپا را نیز گرفته است. هرچند افرادی در امریکا همچون جورج دایر، مدیر اجرایی و یکی از بنیانگذاران شبکه وقف، در پاسخ به سوالی اعلام کرد که بهرغم فشاری که معترضان دانشجو از کالیفرنیا تا دانشگاه کلمبیا بر مسوولان وارد میکنند، هنوز هیچ پیشرفتی برای توقف و بیرون کشیدن سرمایه دانشگاهها از سرزمینهای اشغالی حاصل نشده است. او معتقد است که بسیاری از دانشگاهها درخواستها مبنی بر سرمایهگذاری نکردن در این سرزمینها یا پایان دادن به جنگ در غزه را به عنوان حمله به یهودیان تلقی میکنند.
یعنی دولت امریکا و بایدن برای فرار از جنایاتی که به نام آنان نوشته شده است، سعی دارند تا با یهودی ستیز خواندن اعتراضات دانشجویان، آن را منکوب کنند. چنان که تحلیلگر انگلیسی دیوید هرست تاکید میکند: «لابیهای حامی اسراییل به سیاستمدارانی که از فلسطین حمایت کنند برچسب یهودستیزی میزنند.» و میافزاید: «آنها، همانهایی هستند که مقامهای وحشتزده و بزدل دانشگاهها را وادار به اخراج استادان به خاطر حمایتشان از فلسطین میکنند و با وجود آنکه خودشان را دموکرات جا میزنند شدیدا از ابزارهای فاشیستها استفاده میکنند. آنها حاکمیت قانون، آزادی بیان و حق اعتراض کردن را به خطر انداختهاند. در حالی که معترضان این اتهام را رد میکنند و وجود برخی از فرصتطلبان و یا عواملی را که سعی در به انحراف کشیدن جنبش را دارند، بی اثر نمیدانند. سردمدار این طغیان علیه صهیونیسم نسل جدیدی از یهودیانی هستند که حضور فزایندهای در اعتراضات دارند.»
احیای آرمان فلسطین
به گزارش ایسنا، «دیوید هرست» تحلیلگر اصالتا انگلیسی پایگاه «میدل ایستآی» در تحلیل خود درباره موج اعتراضات فراگیر دانشجویی در حمایت از آرمان فلسطین و محکومیت جنگ و جنایات رژیم صهیونیستی در نوار غزه مینویسد: «جنبش اعتراضی ضدجنگ غزه باعث احیای آرمان ملی فلسطین شده و نسل جدیدی از یهودیان امریکایی کمکم این ادعا را که صهیونیسم مالک روایتهای آنها است، به چالش میکشند. همچنین میافزاید که این اعتراضات حالا تاثیری عمیق، بر خود غزه گذاشته، چون مردم فلسطینی که این حمله را تحمل میکنند دیگر احساس نمیکنند که به حال خود رها شدهاند.» و تاکید میکند که حمایت از فلسطین همه جا را فرا گرفته و این رخدادها بدون عواقب نخواهند بود. «جنبش ضدجنگ غزه در آینده نزدیک باعث احیای آرمان فلسطین به طرزی که هرگز سابقه ندارد، خواهد شد. در اردوگاههای آوارگان فلسطینی در لبنان، دیوارنگارهها در ستایش نبردهای جنبشهای فتح و سازمان آزادیبخش فلسطین جای خود را به سمبلهای جدیدی در تحسین حمله هفتم اکتبر دادهاند. نماد مثلث برعکس که برای چتربازان حماس در زمان فرود به روی دیوار مرزی در غزه در هفتم اکتبر استفاده میشود حالا همه جا به چشم میخورد.
جمعیت فلسطینیهای ساکن در تبعید در هر تظاهراتی در سراسر جهان سردمدار هستند و اقداماتشان برخلاف میل اسراییل و حامیانش است. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسراییل تصور میکرد اگر سالمندان آنها را بکشد، پسران و دختران آنها مبارزه را فراموش خواهند کرد اما نتانیاهو به عکس باعث تقویت و بازآفرینی علقه فلسطینیها با سرزمین از دست رفته خود در همه جا شده است. از فلسطینیهای ساکن اردوگاه آوارگان حطین در اردن بپرسید سرزمین آنها کجاست و جواب قاطع آنها این است: غزه یا کرانه باختری؟
شکست روایت دولت صهیونیست از یهودیت
جنگ غزه باعث بروز یک مناظره بیسابقه در میان پیروان یهودیت شده و حالا روشنفکران برجستهای همچون «نائومی کلین» خبرنگار کانادایی، استدلال میکنند که صهیونیسم «بتی دروغین است که ایده سرزمین موعود را برگرفته و آن را تبدیل به سند یک دولت میلیتاریستی – قومیتی کرده است.» کلین مینویسد: «صهیونیسم از ابتدا نوع زشتی از آزادی را تولید کرده که به کودکان فلسطینی نه به عنوان انسان بلکه به عنوان تهدید جمعیتی نگاه میکند همچون ماجرای فرعون طبق کتاب خروج که نگران جمعیت رو به فزونی اسراییلیها بوده و دستور به مرگ پسران آنها داد.» او مینویسد: «یهودیان از کارهایی که دارد به نام آنها انجام میشود، وحشتزده هستند. آنها وحشتزده هستند از اینکه مذهبشان چطور تبدیل به عذری برای اجرای یک پاکسازی قومیتی شده است. آنها وحشت کردهاند از اینکه چطور میراث آنها به مجوزی برای کشتن تقلیل یافته است. آنها از قدرتی که اسراییل بر کنگره امریکا، پارلمان انگلیس و هر حزب جریان اصلی دیگری در اروپا اعمال میکند وحشتزده هستند. یهودیان حالا این ادعا را که صهیونیسم مالک روایت آنها است به چالش میکشند. آنها در سطوح متعدد از بابت این اقدام متهم به خائن بودن شدهاند.» به نظر میرسد که چالش قرائت صهیونیستی از یهودیت با رویداد غزه و نسلکشیها و جنایاتی که در این باریکه کوچک به وسعت و بزرگی بشریت اتفاق افتاد، تعمیق شده و روز به روز در جنگ روایتها این روایت انسانی از بشریت است که بر انواع تبعیضها و مظالم فائق خواهد آمد. جنبش دانشجویی امریکا جنبش وجدانهای بیدار مردم سراسر گیتی، علیه رژیم صهیونیستی و حامیان امریکایی اروپایی آنان است.
ارسال نظر