ماجرای عجیب روستایی در تهران که کاملاً ناپدید شد!
به گزارش تهران بهشت؛ روزگاری در بالادست آبادی تجریش، روستایی بسیار کوچکی وجود داشت با انبوهی از باغهای میوه و زمینهای کشاورزی فراوان. نامش روستای «جعفرآباد» بود؛ روستایی کوچک که البته در دوران قاجار پا گرفت و برخلاف دیگر آبادیهای شمیران تاریخ کهنی نداشت. با وجود این، زمینهای کشاورزی جعفرآباد و باغهای میوهاش محل کسب و کار کشاورزان و باغدارانی بود که با کسب روزی در همین زمینها روزگار میگذراندند.
پیش از پرداختن به ماجرای ناپدید شدن این روستا، لازم است اشاره کوتاهی به تاریخچه این روستای قجری داشته باشیم.
«داریوش شهبازی» تهرانشناس میگوید: «روستای جعفرآباد، یکی از آن آبادیهای کوچک شمیران بود که وابستگی بسیاری به آبادی بزرگ تجریش داشت. آبادیهای بزرگ شمیران همگی بازارچه، مسجد و… داشتند. در حالی که روستای کوچکی مثل جعفرآباد که نامش در دوره قاجار سر زبانها افتاد، فاقد این امکانات بود. اما باغهای میوه و زمینهای کشاورزی داشت که ساکنانش از همین راه روزگار میگذارندند.»
سرنوشت جعفرآباد با کاخ سعدآباد گره خورد
اما چه بلایی بر سر این روستای قجری آمد که حالا دیگر هیچ نامی از آن در میان محلههای شمال تهران دیده نمیشود. پاسخ این است که سرنوشت این روستای کوچک با ماجرای ساخت کاخ سعدآباد گره خورده است.
وقتی رضاخان تصمیم به ساخت کاخ سعدآباد گرفت، بخش زیادی از زمینهای روستای جعفرآباد با قرار گرفتن در طرح ساخت و توسعه کاخ از میان رفت. هرچند بسیاری از چنارهای تنومندی که امروز در بخشهای شرقی کاخ سعدآباد قرار دارند، آخرین بازماندگان و یادگاریهای آن روستای قجری هستند.
شهبازی میگوید: «برخلاف دیگر آبادیهای شمیران، امروز کمتر کسی نام روستای جعفرآباد را شنیده است. با وجود این، هنوز ۲ دروازه قدیمی شرق کاخ سعدآباد به نام جعفرآباد معروف است که نشانی دیگر از وجود یک روستای ناپدید شده در شمال تجریش به شمار میرود.»
شهبازی به ماجرای ساخت کاخ سعدآباد و قرار گرفتن روستای جعفرآباد در زمینهای این کاخ اشاره میکند: «رضاخان پیش از اینکه به سلطنت برسد، ۲ سال بعد از کودتای ۱۲۹۹ به فکر خریدن باغی در مناطق ییلاقی اطراف تهران افتاد و مشاورانش مناطق مختلفی مثل کرج، رودهن و شمیران را به او پیشنهاد کردند.
او سال ۱۳۰۱ به پیشنهاد «حاج محمود کشتکار» یکی از مالکان بزرگ اراضی محمودیه، سراغ باغی در نزدیکی تجریش رفت. او در ابتدا باغ علیخان والی را خرید تا این باغ به نخستین اقامتگاه تابستانه او تبدیل شود. اما طولی نکشید که نزدیکانش باغهای اطراف را هم برای او خریداری کردند تا به تدریج محدوده کاخ سعدآباد تعیین شود.
در میان این باغها، زمینهای روستای جعفرآباد هم وجود داشت که در بعدها در زمان ساخت کاخ سعدآباد در اراضی این کاخ قرار گرفت.»
ایران مملو از عجایب و دیدنیهاست؛ از روستایی که هیچگونه ماشین و وسیله نقلیهای در آن تردد ندارد تا روستای مرموزی که زمان در آن متوقف شده، بهشت پاراگلایدر ایران یا روستایی در شمال که «پادشاه زن» دارد و ورود مردان به آن قدغن است همگی داستانهای عجیبی در دل خود دارند.
هیچ کدام از اهالی روستا آنجا نبودند ، عجیب تر این بود که حتی اثری از مردگان داخل قبرها هم نبود. انگار تمامی اهالی زنده و مرده این روستا باهم ناپدید شده بودند.
ارسال نظر