تماس با ما درباره ما

این مشاغل برای همیشه از بین رفته‌اند! +تصاویر

در این مطلب به بررسی برخی از مشاغلی که زمانی رایج بودند، ولی حالا دیگر وجود ندارند، پرداخته شده است.
این مشاغل برای همیشه از بین رفته‌اند! +تصاویر

به گزارش تهران بهشت؛ یخ‌شکن‌ها، موش‌گیر‌ها و آپارات‌چی‌ها را به خاطر دارید؟ امروزه ممکن است ربات‌ها جایگزین مشاغل بسیاری شده باشند، اما بسیاری از حرفه‌ها در طول سالیان با تغییر جامعه و پیشرفت فناوری ناپدید شده‌اند.

مشاغل عجیبی در قدیم وجود داشته‌اند که بسیاری از آن‌ها امروزه در بسیاری از جا‌ها از بین رفته‌اند. در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

کتابخوانی در کارخانه‌ها

از اواخر دهه ۱۸۰۰ به بعد، کارخانه‌های سیگار برگ کوبایی کتابخوان‌هایی را استخدام می‌کردند تا برای کارگران در حین کار کتاب‌های سیاسی و روزنامه بخوانند. این رسم در اوایل قرن بیستم در ایالات متحده هم گسترش یافت، اما در سال ۱۹۳۱ توسط صاحبان کارخانه‌ها در این کشور ممنوع شد، زیرا نگران انتشار ایده‌های کمونیستی و آنارشیستی بودند.

کتابخوانی در کارخانه‌ها

فاضلاب‌جمع‌کن

چندش‌آورترین شغلی که نیاز به کسانی با حس بویایی ضعیف و گوارش فوق‌العاده قوی داشت. فاضلاب‌جمع‌کن‌ها کار جمع کردن زباله‌های انسانی از خانه‌های مردم را داشتند. این حرفه در قرن نوزدهم در آمریکا، اروپا و استرالیا پیش از ساخته شدن سیستم‌های فاضلاب گسترده رایج بود و امروزه در برخی کشورها، به‌ویژه هند و ژاپن، همچنان پابرجاست.

فاضلاب‌جمع‌کن

دافر

متأسفانه کار کودکان در بسیاری از کشور‌های غربی تا اوایل قرن بیستم پذیرفته‌شده بود. برای مثال، دافرها، پسران جوانی با انگشتانی چابک بودند که در کارخانه‌های نساجی کار می‌کردند و بوبین‌ها را از قاب‌های ریسندگی جدا می‌کردند و جایگزین می‌کردند. تا سال ۱۹۳۳ که در نهایت کار کودکان غیرقانونی شد، دیدن این منظره در کارخانه‌های آمریکایی رایج بود.

دافر

موش‌گیر

حرفه‌ای که مستقیماً از کتاب‌های افسانه‌ای بیرون آمده بود، موش‌گیر‌ها از همه چیز، از موش‌ها و سگ‌های تریر گرفته تا سم و تله برای کنترل حیوانات موذی در روستاها، شهرک‌ها و شهر‌ها استفاده می‌کردند، اما اغلب برای زیاد کردن حجم کاری خود به پرورش و رهاسازی مخفیانه موش‌ها متهم می‌شدند. اما حالا مدت‌هاست که کار آن‌ها توسط تکنسین‌های کنترل آفات انجام می‌شود.

موش‌گیر

زغال‌شکن

یکی دیگر از حرفه‌های دوران ویکتوریایی که خوشبختانه منسوخ شده است، زغال‌شکنی بود بدین‌گونه که باید ناخالصی‌ها از زغال سنگ را با دست جدا می‌کردند و این کار عمدتاً توسط کودکان انجام می‌شد. این حرفه بسیار خطرناک بود و بچه‌ها اغلب دست‌هایشان را می‌بریدند و می‌سوزاندند و حتی برخی جان خود را در این کار از دست می‌دادند. اعتراضات عمومی در اواخر دهه ۱۸۰۰ و اوایل دهه ۱۹۰۰ افزایش یافت و تا سال ۱۹۲۰ این عمل ظالمانه پایان یافت.

زغال‌شکن

شلاق‌زن اسب

این شغل ناگوار قدیمی اغلب توسط اقتصاددانان به عنوان نمونه کلاسیکی از اینکه چگونه پیشرفت تکنولوژی می‌تواند کل یک بخش را نابود کند، ذکر می‌شود. صنعت شلاق کالسکه در دهه ۱۸۹۰ با فعالیت هزاران شرکت تولیدکننده لوازم ضروری سوارکاری رونق داشت، اما در اوایل قرن بیستم با جایگزینی خودرو به جای اسب و کالسکه همه چیز از بین رفت.

شلاق‌زن اسب

یخ‌شکن

قبل از اینکه یخچال و فریزر‌ها فراگیر شوند، جمع‌آوری یخ یک تجارت بزرگ در آمریکای شمالی و اروپا بود. یخ‌شکن‌ها چند تن یخ را در طول زمستان جمع و در خانه‌های یخی پر از یونجه ذخیره می‌کردند، سپس در تابستان آن‌ها را در شهر‌ها توزیع می‌کردند. تجارت یخ در زمان اوج خود یعنی در اواخر قرن ۱۹، فقط در ایالات متحده شغل ۹۰۰۰۰ نفر بود.

یخ‌شکن

آدم یخی

یخ‌شکن‌ها یخ‌ها را جمع می‌کردند، اما قالب‌های یخ توسط کسانی که به آن‌ها آدم‌های یخی می‌گفتند و بیشتر آن‌ها زنان بودند، به خانه‌ها و اداره‌ها تحویل داده می‌شد. همانطور که در این عکس می‌بینید که در طول جنگ جهانی اول در نیویورک گرفته شده است. این تجارت هم اندکی بعد و در دهه ۱۹۵۰ به طور کل از بین رفت، اما شغل تحویل یخ هنوز در جوامع فرقه آمیش که از برق استفاده نمی‌کنند، وجود دارد.

آدم یخی

روشن‌کننده لامپ

در اواخر قرن نوزدهم، شهر‌های اروپایی و آمریکای شمالی مملو از لامپ‌های گازسوز بودند و شغلی وجود داشت به نام روشن‌کننده لامپ که وظیفه آن‌ها این بود که هر شب لامپ‌ها را روشن کنند. گاز در اوایل قرن بیستم با برق جایگزین شد، اما چند شهر تعداد محدودی از لامپ‌های گازی را هنوز نگه داشته‌اند، از جمله لندن که ۱۵۰۰ لامپ و پنج روشن‌کننده لامپ دارد.

روشن‌کننده لامپ

فروشنده گوشت نهنگ

امروزه هیچ نیویورکی را نخواهید یافت که مرتباً گوشت نهنگ بخورد، اما زمانی این خوراکی لذیذ به عنوان یک غذای مقرون به صرفه برای فقرا لذت‌بخش بود. با ثروتمندتر شدن شهرنشین‌ها، استفاده از گوشت نهنگ منسوخ شد و این شغل، حداقل در ایالات متحده، مدت‌هاست که به تاریخ سپرده شده است.

این عکس در حدود سال ۱۹۲۰ گرفته شده است.

فروشنده گوشت نهنگ

استوکر

یک استوکر یا آتش‌نشان فرد بدشانسی بود که وظیفه مراقبت از آتش در دیگ بخار قطار، کشتی یا کارخانه اره را داشت. این کار همراه با بیل زدن زیاد زغال سنگ در دمای وحشتناک بالا بود و برای افرادی که قلب ضعیف داشتند مناسب نبود. خوشبختانه، با روی کار آمدن لوکوموتیو‌های الکتریکی، کشتی‌ها و … در قرن بیستم این حرفه هم منسوخ شد.

استوکر

اپراتور تلگراف

تلگراف الکتریکی در دهه ۱۸۳۰ اختراع شد و تا زمانی که در قرن بیستم جایگزین تلفن شد، به عنوان سریع‌ترین راه برقراری ارتباط برای فواصل طولانی باقی ماند. اپراتور تلگراف پیام‌ها را می‌فرستاد و دریافت می‌کرد و باید به کد مورس مسلط می‌بود. این افراد دستمزد‌های بسیار بالایی داشتند و رقابت برای این شغل زیاد بود.

اپراتور تلگراف

پسر تلگرافی

در اروپا و آمریکای شمالی، پسرانی برای ارسال تلگراف استخدام می‌شدند که باید در یک اداره پست یا شرکت تلگراف مانند Western Union پیام‌ها را ارسال یا دریافت می‌کردند. این پسر‌ها که معمولاً در سنین اواسط تا اواخر نوجوانی بودند، پیام‌ها را پیاده یا با دوچرخه و بعداً با موتورسیکلت به دست صاحبان آن‌ها می‌رساندند. این شغل تا دهه ۱۹۷۰ در برخی از مناطق بریتانیا پابرجا بود.

پسر تلگرافی

مهره‌جمع‌کن

مهره‌جمع‌کن‌ها مانند پسران تلگرافی، عمدتاً پسران نوجوانی بودند که در سالن‌های بولینگ در سراسر آمریکای شمالی کار می‌کردند و مهره‌ها را می‌چیدند و توپ‌ها را جمع می‌کردند. این شغل پس از اختراع دستگاه مهره‌جمع‌کن در دهه ۱۹۴۰ به سرعت منسوخ شد، اما در تعداد کمی از سالن‌های بولینگ هنوز مهره‌ها را به صورت دستی کنار هم می‌چینند.

مهره‌جمع‌کن

فروشنده دندان‌های دست دوم

در سال‌های زیادی از قرن بیستم، دسترسی به درمان مناسب دندانپزشکی، به‌ویژه در اروپا محدود بود، و بسیاری از افرادی که توانایی پرداخت هزینه‌های دندانپزشکی را نداشتند، وقتی که دندان‌هایشان دچار مشکل می‌شد، دندان مصنوعی دست دوم می‌خریدند. تأسیس NHS (سرویس سلامت ملی) در سال ۱۹۴۸ به این تجارت ناخوشایند در بریتانیا پایان داد، اگرچه تا مدت‌ها در سایر نقاط اروپا ادامه یافت.

این عکس در سال ۱۹۵۵ در آمستردام گرفته شده است.

فروشنده دندان‌های دست دوم

کامپیوتر انسانی

زمانی که مشاغل علمی تحت سلطه سفیدپوستان بود، انسان‌ها کار رایانه‌ها را می‌کردند. این حرفه تا دهه ۱۹۶۰ به طور قابل توجهی فراگیر بود. کتاب «فیگور‌های پنهان» Hidden Figures که در ۲۰۱۶ به قلم مارگو لی شترلی نوشته شد، داستان سه زن سیاهپوست – کاترین جانسون (تصویر)، دوروتی وان و مری جکسون – را روایت می‌کند که به عنوان رایانه‌های انسانی برای ناسا به کار گرفته شدند. فیلمی به همین نام بر اساس این داستان ساخته شد که برنده اسکار هم شد.

کامپیوتر انسانی

اپراتور لینوتایپ

دستگاه‌های لینوتایپ از اواخر قرن نوزدهم تا دهه ۱۹۸۰، برای حروفچینی روزنامه‌ها و مجلات استفاده می‌شد. تا زمانی که کامپیوتر آن‌ها را از دور خارج کرد. اپراتور‌های این دستگاه‌ها ساعت‌های طولانی در اتاق‌های فوق‌العاده پر سر و صدا کار می‌کردند. صدای اتاق‌ها به قدری بالا بود که گفته می‌شود نیویورک‌تایمز از استخدام داوطلبان کم‌شنوا برای لینوتایپیست استقبال می‌کرد.

اپراتور لینوتایپ

متصدی آسانسور

در نیمه اول قرن بیستم، آسانسور‌ها دستی بودند و به اپراتور انسانی نیاز داشتند. این شغل از دهه ۱۹۳۰ زمانی که آسانسور‌های اتوماتیک جایگزین شدند، کاهش یافت.

متصدی آسانسور

لیمونادفروش

معمولا مردان جوان پرانرژی فروش نوشابه‌های گازدار سودا را در فروشگاه‌های آمریکا اداره می‌کردند و مسئول تهیه شربت و بستنی و نوشابه برای مشتریان بودند. تب لیمونادفروشی در دهه ۱۹۲۰ زیاد شد و تا دهه ۱۹۵۰ که رستوران‌های فست‌فود سلف‌سرویس و رستوران‌های بیرون‌بر وارد صحنه شدند، محبوب بود.

لیمونادفروش

آپارات‌چی

یکی دیگر از قربانیان تغییرات تکنولوژیک، آپارات‌چی سینما بود. این شغل از زمان معرفی پروجکشن سینمای دیجیتال، که به مهارت بسیار کمی نیاز دارد، کاملاً از بین رفت و این روز‌ها در بسیاری از سینما‌ها توسط کارکنانی انجام می‌شود که بلیت و ذرت بوداده نیز در سینما می‌فروشند.

آپارات‌چی تایپیست

در سال‌های زیادی از قرن بیستم، کسانی برای تایپ و ویرایش اسناد استخدام می‌شدند تا اینکه در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ رایانه‌ها و دستگاه‌های فتوکپی به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفتند. این روزها، یافتن شغل برای تایپیست‌ها در کشور‌های غربی تقریباً غیرممکن است، زیرا انتظار می‌رود همه کارکنان این مهارت را داشته باشند.

تایپیست

فروشنده دایره‌المعارف

اکنون که دایره‌المعارف بریتانیکا آنلاین شده است، شغل فروشندگی نسخه چاپی دایره‌المعارف به صورت خانه به خانه هم از بین رفته است. این دستفروش مزاحم با خوش‌زبانی، و با ظاهری هوشمندانه و متقاعدکننده، با مشتریان صحبت می‌کرد تا مبالغ هنگفتی برای جلد‌های قطور دایره‌المعارف از آن‌ها بگیرد.

فروشنده دایره‌المعارف

 

 

ارسال نظر