دکتر میثم شکری ساز : صدایی که از دل میآید

دکتر میثم شکری ساز، متولد ۲۹ فروردین ۱۳۶۵، با داشتن مدرک دکتری و پسادکتری در رشته کارآفرینی، یکی از چهرههای چندوجهی و اثرگذار ایران به شمار میرود. او علاوه بر فعالیتهای گسترده در حوزه کارآفرینی، مدیریت، سینما، طراحی مد و جواهرات و نویسندگی، در سالهای اخیر حضوری متفاوت و تأثیرگذار در دنیای موسیقی نیز تجربه کرده است؛ حضوری که با استقبال مخاطبان و علاقهمندان هنر همراه بوده است.
در این میان، ترانه «بچهبازی» به عنوان یکی از آثار شنیدنی او، توانسته توجه بسیاری را به صدای منحصربهفرد و بیان صادقانهی او جلب کند. این قطعه عاشقانه با شعری از آتوسا کلانتری، آهنگسازی عماد طغرایی و تنظیم بهراد شهریاری، تلفیقی هنرمندانه از احساس، تکنیک و روایت شخصی ارائه میدهد؛ روایتی که از دل برآمده و به دل مینشیند.
ترانهای برای لمس لحظههای آشنا؛ «بچهبازی» و روایت احساس
در «بچهبازی»، ما با شعری مواجه هستیم که روایتگر یک تجربه انسانی ساده اما عمیق است. قهر و آشتی، دلتنگی و سکوت، دردی درونی که تبدیل به کلمات شده: «شب تا صبح، صبح تا شب / هی دوا، هی قرص و درد». اما چیزی که این واژهها را به ترانهای فراموشنشدنی تبدیل میکند، اجرای آن با صدای دکتر میثم شکری ساز است.
صدای او آرام، دلنشین و خالی از نمایش است. برخلاف بسیاری از اجراهای رایج در موسیقی پاپ، در اینجا خبری از تحریرهای افراطی، جلوههای صوتی اغراقشده یا تمهیدات تکنیکی نیست. این صداقت در اجرا، به شنونده این فرصت را میدهد تا مستقیماً با احساسات نهفته در ترانه ارتباط برقرار کند.
در لحظهای که میخواند: «بدو بیا آشتی کن با من / بگیرش دستامو بازم»، مخاطب حس میکند که این صدا از دل یک تجربه واقعی میآید؛ تجربهای که برای هرکدام از ما آشناست. دکتر شکری ساز موفق شده است این تجربه شخصی را به تجربهای جمعی تبدیل کند؛ تجربهای که شنونده را با خود همراه میکند و او را درگیر روایتی عاطفی و ملموس میسازد.
او در اجرای این قطعه، نه فقط یک خواننده، بلکه یک راوی است؛ راوی دلتنگیها، اشتیاق، سکوت و امید. همین ویژگی است که باعث شده «بچهبازی» نه یک قطعه گذرا، بلکه اثری تأثیرگذار و ماندگار باشد.
نگاهی به شخصیت هنری دکتر میثم شکری ساز
شاید ورود دکتر میثم شکری ساز به موسیقی برای برخی عجیب به نظر برسد. کسی که سالها در فضای علمی، مدیریتی و فرهنگی کشور فعال بوده، حالا با صدایی آرام و حسبرانگیز در میان خوانندگان ایرانی دیده میشود. اما همین چندوجهی بودن، بخش مهمی از جذابیت اوست.
پیشتر، او در زمینههایی مانند بازیگری در سینما، طراحی مد و جواهرات و انتشار بیش از ۲۰ جلد کتاب، علاقهمندی خود به هنر را نشان داده بود. حالا با انتشار «بچهبازی»، بعدی دیگر از تواناییهای هنریاش را به نمایش گذاشته است.
و نکته مهم در این مسیر آن است که دکتر شکری ساز با اتکا به صدا و حس درونی خود، بدون استفاده از مسیرهای متداول تبلیغاتی، اثری خلق کرده که بهطور طبیعی در دل مخاطب جا باز کرده است. صدایی که بدون فریاد، شنیده میشود.
در واقع، جمعبندی همه آنچه درباره ترانه «بچهبازی» و صدای دکتر شکری ساز میتوان گفت، در یک جمله خلاصه میشود: هنر وقتی ماندگار میشود که صادقانه باشد. و این همان چیزی است که در صدای او موج میزند.
او نه به دنبال رقابت با صداهای پرقدرت، و نه تقلید از جریانهای رایج موسیقی است. او مسیر خودش را دارد؛ مسیری مبتنی بر تجربه، درک، و صداقت. اگر این مسیر را ادامه دهد، بدون تردید در آیندهای نزدیک، شاهد آثاری عمیقتر و متنوعتر از این هنرمند خواهیم بود.
انتهای پیام/
ارسال نظر