تشخیص زمان ورود به بورس تهران
به گزارش تهران بهشت، آغاز به کار دولت سیزدهم با کاهش امید به احیای برجام در آینده نزدیک همراه شد. مواضع دولت در ابتدای کار و عدم رضایت به حصول توافق در دولت روحانی از جمله عواملی بودند که در کمرنگ شدن این امیدواری موثر بودند. در پی این تغییر، انتظارات تورمی در کشور بار دیگر اوج گرفت؛ ماحصل چنین تغییری رشد نرخ دلار از محدوده ۲۴ هزار تا کانال ۳۱ هزار تومان بود و در بازار بدهی نیز میانگین نرخ بازدهی اخزا از کانال ۲۰ درصدی به بیش از ۲۵ درصد صعود کرد.
در این میان بورس که بیش از هر زمان دیگری محافظهکار شده بود روند صعودی دلار را به عنوان محرک نمیپذیرفت (چرا که اولا احتمال ریزش نرخ پس از احیای برجام را میداد و ثانیا نرخ دلار نیمایی با دستکاری دولت در کانال ۲۳ هزار تومان ماندگار شده بود)؛ در مقابل رشد نرخ سود را به عنوان یک تهدید جدی در معاملات بازتاب میداد. بالا رفتن سود بدون ریسک سبب پایین آمدن نسبت P/E در بازار سهام میشود؛ حال آن که نرخ سود در بازار بدهی نیز به دلیل انتظارات بالای تورمی قصد توقف نداشت.
به عبارتی بورس در این میان محاصره شده بود. وضعیت شبیه سال ۹۷ نبود که بالا رفتن دلار همزمان به رشد نرخ سود و رشد قطعی سودآوری شرکتها منجر شود و سهام را نیز با خود همراه کند.
بورس از محاصره بیرون میآید؟
حالا دلار با جذب نشانههایی از وین در مسیر اصلاح قرار گرفته و تا ۲۹ هزار تومان نزول کرده است. به دنبال آن انتظارات تورمی در حال فروکش کردن است و نشانههای این موضوع را میتوان در بازار بدهی سراغ گرفت.
اگر قرار بر حصول توافق، احیای برجام و رشد درآمدهای ارزی باشد از نگاه بسیاری از سرمایهگذاران کسب سود ۲۵ درصدی در بازار اخزا کاملا قانعکننده است. به این ترتیب از ابتدای دی ماه و با اولین نشانههای جدی از پیشرفت مذاکرات اوراق اخزا با رشد پیوسته قیمت همراه شدهاند.
درست است که در مقطع فعلی سهامداران با حسرت خروج پول از بورس و ورود آن به صندوقهای درآمد ثابت و بازار اوراق را مینگرند، با این حال باید در نظر داشت که این وضعیت ایمنترین راه برای صعود بورس را مهیا میکند.
به عبارتی اگر بورس میخواست در انتظار صعود تورمی بماند و به نرخ دلار بالاتر از ۳۰ هزار تومان دل ببندد باید همزمان ریسکهای متعددی را به جان میخرید. از خطر تنشهای نظامی در منطقه گرفته تا سیاستهای غافلگیرکننده دولت. در آن زمان احتمالا بازارهای دارایی دیگری همچون ارز، طلا، مسکن و سایر کالاها رقبای جدیتری برای بورس بودند و سهامداران باید دائما رشد سرمایه خود را با تورم و رشد دلار و سایر بازارها قیاس میکردند و این امکان وجود داشت که این بار در این رقابت برنده نباشند (به خاطر ریسکهایی که در بالا به آن اشاره شد).
اما اگر انتظارات تورمی کنترل شود و نرخ دلار در محدوده معقولی تثبیت شود بورس مجال رشد جذابی را خواهد داشت. به صورت واضحتر، در صورتی که نرخ دلار پس از توافق در وین در محدودهای حدود ۲۷ الی ۳۰ هزار تومان به تعادل برسد و نرخ سود بدون ریسک به محدوده ۲۰ درصدی نزدیک شود گزینههای بسیار جذابی برای سرمایهگذاری در بورس نمود پیدا میکند.
در گزارشهای متعددی از بورسان به این موضوع که چرا انتظار کاهش شدید در نرخ دلار پس از کسب توافق وجود ندارد پرداخته شده و در این جا مرور آنها لزومی ندارد.
اما در رابطه با بازار بدهی باید منتظر ماند و دید که نرخها در چه سطحی به تعادل میرسند. تا آن موقع باید انتظار داشت که روند جذب سرمایه در بازار اوراق ادامه پیدا کند.
میانگین بازدهی اخزا در یک سال گذشته
نکته جالب این جاست که هر چه این روند شدیدتر و بیشتر باشد در ابتدا فشار بیشتری برای بورس در پی خواهد داشت، اما در نهایت نتایج به مراتب دلچسبتری دارد. چرا که جذب بیشتر پول در این بازار موازی به معنای کاهش بیشتر نرخ سود بدون ریسک و بالاتر رفتن P/E آیندهنگر بورس خواهد بود.
کدام نشانهها را دنبال کنیم؟
در کل سه مورد برجام، نرخ اخزا و قیمت تعادلی دلار میتواند نشانههای مناسبی از زمان ورود به بورس به دست دهد.
تداوم سیگنالهای مثبت از وین
در وهله اول اخبار مذاکرات وین تعیینکننده سمت و سوی انتظارات است. اگر امیدی که به توافق ایجاد شده از بین برود بار دیگر شاهد صعود دلار، انتظارات تورمی و نرخ بهره خواهیم بود و از آن جا که احتمالا این عدم توافق با تهدیدهای نظامی همراه است بورسیها همچنان محافظهکارتر از فعالین سایر بازارها خواهند ماند.
تعادل در بازار اخزا
تا زمانی که قیمت اوراق اخزا در حال رشد دستهجمعی و یکسره است احتمالا رخوت بورس ادامه داشته باشد ( گر چه احتمالا برخی خریداران در این موقع دست به کار خواهند شد). زمانی که تردید در خریداران اخزا بیشتر شده و روند صعودی بیوقفه جای خود را نوسانهای روزانه (مثبت و منفی) دهد تکلیف نرخ سود بدون ریسک مشخصتر خواهد شد.
محدوده توقف دلار
هماکنون نرخ دلار نیمایی به محدوده ۲۵ هزار تومان رسیده و به عقیده بسیاری از کارشناسان بازار، اکثر شرکتها خود را با همین نرخ تطبیق دادهاند. در صورتی که نرخ تعادلی دلار بالاتر از این محدوده قرار بگیرد ریسک عقبگرد میتواند کامل منتفی شود. اما در صورتی که دلار در محدودهای بالاتر از ۲۷ هزار تومان قرار بگیرد و نیما نیز به همین محدوده برسد باید در انتظار روشن شدن موتورهای صعود بورس بود.
ارسال نظر