اولویتهای تهران در وین
جلال خوشچهره - کارشناس مسایل بین الملل
تهران بهشت؛ استقبال سرد مقامهای اسرائیلی از «رابرت مالی» نماینده ویژه دولت امریکا در امور ایران، نشان از نگرانی آنان درباره آینده گفتگوهای وین دارد. نخستوزیر و وزیر امورخارجه اسرائیل با لغو دیدارهایشان با مالی، پیشاپیش اعتراض و مخالفت خود را با توافقهای احتمالی ایران و امریکا در گفتگوهای وین بروز دادهاند که قرار است از هشتم آذرماه از سر گرفته شود. این ابراز مخالفت میتواند دو جنبه داشته باشد: یا اقدامی نمایشی برای مجاب کردن تهران برای قبول تعامل فعال با گفتوگو کنندگانش در وین و یا نگرانی از کاهش تنشها میان تهران و واشنگتن در پی توافقهای احتمالی بر سر برنامه هستهای و لغو تحریمهایی که از دولت «دونالد ترامپ» علیه ایران باقی مانده است.
آنچه مورد تردید نیست، اینکه اسرائیل و به تبع آن برخی دولتهای منطقه از جمله عربستان، امارات عربی متحده و بحرین با هرگونه تنش زدایی در روابط ایران با جامعه جهانی و از جمله ایالات متحده مخالفند. اگرچه شدت و میزان این مخالفتها میان دولتهای یاد شده از درجات متفاوتی برخوردار است اما استمرار تنش در روابط خارجی ایران، فرصتهای مغتنمی را برای مخالفان جایگاه این کشور در منطقه و جامعه جهانی فراهم کرده تا موقعیتهای ویژهای از حیث سیاسی، اقتصادی و امنیتی برای خود فراهم کنند. به عبارت دیگر، وجود تنش در روابط خارجی ایران، ضامن موقعیتهایی است که دشمنان و یا رقیبان ایران در این فرصت کسب کردهاند.
سفر دورهای رابرت مالی به اسرائیل، عربستان، امارات عربی متحده و بحرین را که در آستانه برگزاری اجلاس وین درحال انجام است، در همین راستا میتوان تفسیر کرد. نماینده واشنگتن میکوشد به متحدان منطقهای خود که به زعم آنان بیشترین تأثیر را در کاهش احتمالی تنش روابط تهران - واشنگتن متحمل خواهند شد، اطمینان خاطر دهد. اسرائیل همواره درپی نزدیک کردن تنشها تا نقطه جوش بوده و دیگر دولتهای عربی نه به این میزان، اما حفظ درجهای از تنش با تثبیت فاصله میان تهران و جامعه جهانی را وضع ایدهآل دیدهاند.
آنچه در وهله نخست برای تهران حائز اهمیت استراتژیک است، نه ماهیت گفتگوهایی است که اکنون رابرت مالی با مقامهای اسرائیلی و عربی دارد، بلکه میزان امتیازهایی است که قرار است در گفتگوهای وین و در فرایند احیای برجام، از آن خود کند. قبول تهران برای بازگشت به گفتوگوها، اگرچه دیرهنگام و در آستانه ساعت صفر فرصتها صورت گرفته، ولی میتواند ظرفیت لازم را در احیای موقعیتهای از دست رفته در روابط با جامعه جهانی برایش ایجاد کند. مهم داشتن استراتژی معلوم، مفهوم و هدفداری است که قادر باشد اوضاع را در وین به بازی «برد -برد » نزد همه طرفها سرانجام بخشد.
تهران در تجربه سالهای ۲۰۱۷ تاکنون دریافته که طرفهایش اعم از بلوکهای غربی و شرقی در گروه ۴+۱ سرانجام موضع مشترکی در قبال لزوم بازگشت ایران به تعهدات هستهای خود در چارچوب توافقنامه برجام دارند. از اینرو لازم است تهران با داشتن برنامهای روشن و مطالباتی قابل دست یافتن و با پرهیز از حاشیههایی که او را از منافع اصلیاش دور میکند، دستور کار خود را برای حضور دوباره در وین آماده کند. این حضور هنگامی قابل دفاع خواهد بود که به نتیجه «برد - برد» انجامیده و نزد افکار عمومی داخلی قابل عرضه باشد.
لحن سخن تهران در قبال واشنگتن در روزهای اخیر نشان از تمایل تهران به توافقی دارد که با شروع دور هفتم گفتگوهای وین، از آن انتظار میرود. «خطیب زاده» سخنگوی وزارت امور خارجه در آخرین نشست رسانهای خود گفته است: «تمرکز ما در وین، رفع همه تحریمهایی است که غیر قانونی از سوی امریکا اعمال شده است. "ما نیت امریکا را که مایل است به اعضای ۴+۱ بپیوندد، میدانیم. باید (امریکائیان) این مسیر را تغییر دهند." آنچه برای ما مهم است، رفع تحریمهاست.»
در اظهارات اخیر سخنگوی وزارت امور خارجه و همچنین رئیس دیپلماسی و معاون او، اصرار تازهای درباره شروط سهگانه پیشین تهران شنیده نشده است. این شروط عبارت بودند از پوزشخواهی امریکا برای خروج از برجام؛ لغو تمامی تحریمهای وضع شده علیه ایران و سرانجام تعهد رئیس جمهوری امریکا به حفظ برجام در نه تنها دولت او ، بلکه دولتهای آینده این کشور. هریک از سه شروط ایران، برجام را از قالب تواقفنامه خارج کرده و به یک معاهده شبیه میکند. این درحالی است که در سال ۲۰۱۵ همه طرفها بر قالببندی برجام در چارچوب توافق بین المللی توافق کرده بودند.
خروج از تحریمهای شکننده، بازگشت به جامعه جهانی، دور نگه داشتن پرونده هستهای از شورای امنیت سازمان ملل متحد، حفظ دستاوردهای تکنولوژی هستهای، جدا نگه داشتن توانمندی موشکی از دستور کار گفتگوها، رفع تحریمهای بانکی و امکان دوباره بازگشت به بازار انرژی، اولویتهایی است که تهران در گفتگوهای وین و به سرانجام رسیدن آن در پایان بندی «برد-برد» باید به آن توجه داشته و براین اساس عمل کند. تحقق منظور بالا جز با داشتن توان گفتگو و چانه زنی سخت، ممکن نخواهد بود. بنابراین اگر اراده بازگشت به گفتگوهای وین به هر دلیل شکل گرفته، لازم است در این باره تدبیر درخور صورت گیرد.
نگرانی اسرائیل، عربستان، امارات عربی متحده و بحرین در احتمال تنش زدایی در روابط خارجی ایران با جامعه جهانی در پی نتایج گفتگوهای وین، هنگامی جذابتر خواهد شد که تهران بتواند گفتوگوها را در چارچوب نتایج «برد-برد» مدیریت کند.
ارسال نظر