چالش آلودگی های هوا
وحید نوروزی ـ کارشناس محیطزیست و مسائل شهری
تهران بهشت؛ صحبت از یک درد تکراری است و این درد از زمانی آغاز شد که پای تکنولوژی و خودرو به ایران باز شد. شاید، زمانی که تهران بهعنوان پایتخت ایران انتخاب شد، هیچکس فکرش را هم نمیکرد که روزی، ساکنین این شهر در حسرت روزهای بیشتر هوای پاک و قابل تنفس باشند.
جانمایی نادرست صنایع در غرب تهران و پادگانهای نظامی فاقد آلاینده در شرق تهران، نخستین ضربهای بود که به هوای سالم پایتخت وارد کرد. گسترش صنایع در غرب و احداث پالایشگاه و نیروگاه در جنوب تهران به همراه ورود صدها هزار خودرو به این شهر، موجب شدند تا چالش جدی آلودگی هوا شکل بگیرد.
از سال۱۳۴۶ که موضوع آلودگی هوای تهران در مجلس وقت مطرح شد تا به امروز، دهها قانون و مصوبه و دستورالعمل تصویب شده و تلاشهای متعددی برای رفع این چالش صورت پذیرفته است، اما متأسفانه باید بگوییم که این تلاشها، نتیجه مشخصی دربر نداشته و بسیاری بهعنوان مُسکن درد عمل کردهاند.
ما سالانه شاهد آن هستیم که شاخص استاندارد آلاینده در بخش مهمی از سال و بالاخص در نیمه دوم، بالاتر از حد استاندارد قرار میگیرد و سالانه حدود ۵۰۰۰نفر از اثرات مستقیم و غیرمستقیم آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند و بیش از ۳میلیارد دلار خسارت اقتصادی به شهر تهران وارد میشود. اما مشکل کجاست؟ مشکل خودشیفتگی، باور نداشتن مسئولان بهوجود اثرات وحشتناک آلودگی هوا و نیز استفاده نکردن از ابزار علمی و شناختهشده جهانی برای مهار این چالش بزرگ است.
بیش از ۲۶ارگان در ایجاد و تشدید آلودگی هوای تهران بهنوعی نقش دارند، اما کمتر مسئولیت دارند. تا ۲۵سال قبل که حتی نمیدانستیم اصلیترین آلایندههای شهر و منابع انتشار آن کدام هستند بهطور قطع، مشغول دور باطل بودیم و تصمیمگیرندگان بهنوعی آب در هاون میکوبیدند، پس از آنکه با کمک آژانس همکاریهای بینالمللی ژاپن (جایکا) نوع آلایندهها و منابع آن مشخص شد، ۲برنامه جامع کاهش آلودگی هوا در ایران تنظیم شد. متأسفانه جز بخشهای کوچکی از این برنامه، هرگز تمام برنامهها مصوب نشد و همیشه بهصورت پراکنده و تنها برخی از موارد پیگیری شد.
ناگفته نماند که در چند بخش، مثل حذف خودروهای کاربراتوری، ارتقای استاندارد تولید خودروهای نو، ارتقای استاندارد سوخت، دولت الکترونیک، گسترش مترو و سیستم هوشمند کنترل ترافیک، موفقیتهایی حاصل شد، اما متأسفانه بهدلیل آنکه این حوزه فاقد متولی واحد و قدرتمند بود، پیگیریها به مرور دچار فراموشی شدند.
تا زمانی که با تعویض دولتها - هر ۴سال یکبار- سیاستهای مقابله با آلودگی هوای تهران وکلانشهرها هم تغییر کنند، این چالش کماکان در کنار ساکنان این شهر باقی خواهد ماند. چالش آلودگی هوای پایتخت یک چالش مدیریتی است و برای رفع و رجوع آن نیاز به تغیییر در مشی مدیران داریم.
هماکنون ما هم درد را میدانیم و هم درمان را، اما متأسفانه عزم و همتی شایسته برای رفع آن مشاهده نمیکنیم. زمانی میتوان از مهار چالش آلودگی هوای پایتخت سخن گفت که سیاستهای کلی و محوری برنامه مقابله با آلودگی هوای پایتخت در برنامه پنجساله بعدی کشور به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد و در گام بعدی، در قانون بودجه هر سال کشور باید سهم و وظیفه هر وزارتخانه و سازمان دولتی در قالب عدد و رقم و نه بهصورت کیفی و توصیهای تصویب شود.
در این میان نباید از موضوع نظارت غافل شد، چراکه نظارت بر اجرای قانون بودجه نیز سازوکار خودش را دارد و ظرف همان سال اول مشخص میشود کدام تشکیلات به وظایف قانونی خود عمل نکرده است.
متأسفانه ناگزیر به بیان این واقعیت هستم که سازمان حفاظت محیطزیست با شرح وظایف فعلی و پاسخگو نبودن به مجلس شورای اسلامی، نمیتواند نقش کلیدی نظارت بر مهار چالش آلودگی هوای پایتخت را به نحو مطلوب ایفا کند و شاید بهتر باشد درصورت اجراییشدن این پیشنهاد، به سمت تشکیل وزارت محیطزیست و منابع طبیعی سوق پیدا کنیم تا همگان پاسخگوی نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی باشند. به امید روزی که بتوانیم همانند بسیاری از شهرهای بهشدت آلوده از قبیل لندن، لسآنجلس و مکزیکوسیتی در یک برنامه زمانی مشخص و با انجام اقدامات کاملا شناختهشده بر این چالش مهم و اساسی پایتخت فائق شویم
ارسال نظر